"و در پایان هر کدام از ما اهنگ رنج کشیدن خودش را دارد."
رنج که چه عرض کنم. آهنگ زجر کشیدن...
و داشتم فکر می کردم به این منیت پوشالی و اهنگ زجریدن و رنجیدنش.
اهنگ زجر کشیدن من شاید از هفده سالگی به اینور، به سان حارصه ی شتری تشنه در بیابانی بی انتها بود که خارش را در بیابانش یافت و تا به اخر عمر با خون خودش مکید، رنجید، زجرید، گریید. تنها. و همه گفتند، خوب است، خب شتر است خار دوست دارد.
غم تو چیست؟ این غم چیست که هرچه خون خودم را می مکم نه سیر می شوم و نه خواهم مرد؟
هی. تو. لا به لای خار های خوشمزه ی بیابانی عزیزکم؟
گروه 5+2...برچسب : نویسنده : mmkdzsa بازدید : 27